[ یادداشت سی و چهارم ]
بسم الله الرحمان الرحیم .
عارف بزرگ و کیمیای اهل نظر شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) در نیمهی ماه ذوالقعدهی سال هزار و دویست و هفتاد و نه هجری قمری ، در اصفهان متولد شد .
پدر او ، ملاعلی اکبر ، فرزندش را از همان کودکی با راز و نیاز و ذکر خداوند آشنا ساخت و از هفت سالهگی تحت تعلیم و تربیت حاج محمدصادق تخت فولادی ـ از عرفای بزرگ قرن سیزدهم که خود نیز شاگردی او را میکرد و زیر نظرش سیر و سلوک داشت ـ قرار داد .
مرحوم آقای نخودکی از هفت سالهگی ، روزههای خود را به طور مرتب میگرفت . از سن دوازده تا پانزده سالهگی ، شبها را نیز بیدار میماند . از پانزده سالهگی تا پایان عمر ، هر ساله ، سه ماه رجب و شعبان و رمضان را روزه میگرفت و شبها را تا صبح به عبادت میگذراند .
استادش مرحوم تخت فولادی را در سنین نوجوانی از دست داد ، ولی از هدایتها و دستگیریهای او از راه مکاشفه و ... تا مدتها بهره میبرد .
وی ، از اصفهان به نجف رفت و پس از مدتی باز به اصفهان بازگشت . پس از ماجرایی که در اصفهان در رابطه با حاکم اصفهان برای او اتفاق افتاد ، به مشهد مهاجرت کرد . آن ماجرا ، شیرین و خواندنی است . میگویند ، پس از آن ماجرا ، حاکم اصفهان از آزار دادن روحاینان پرهیز میکرد .
او ، مشهد ، همچنان شبها را عبادت میکرد و پس از طلوع آفتاب ، اندکی استراحت میکرد و سپس به طبابت و رفع گرفتاریهای مردم ، بویژه مستمندان ، از طریق دعا و ختم میپرداخت .
با ورود ارتش روسیه به خراسان و اشغال مشهد مقدس و ایجاد مشکلات برای شیخ ، وی ، مدتی طولانی در روستای نخودک (حوالی شهر مشهد ) ، ساکن شد . از این رو او به « نخودکی » مشهور شد .
وی خلاصهی برنامهی سیر و سلوک را اینچنین بیان میکند :
1 ـ نماز های روزانه را در اول وقت خواندن
2 ـ حوایج مردم ، خصوصاً سادات را براورده کردن
3 ـ تهجد و نماز شب خواندن
سرانجام روز هفدهم شعبان سال هزار و سیصد و شصت و یک هجری قمری ، در سن هشتاد و دو سالهگی ، به لقای الهی پر کشید .
برای شناختن بیشتر او ، به کتاب « نشان از بینشانها » نوشتهی فرزند عارفاش مراجعه کنید .
سلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیاً
|